امیدها برای تامین اعتبار و اجرای طرح توزیع شیر در مدارس راهنمایی
تاریخ انتشار: ۱۴ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۰۴۶۲۲۸
طرح «توزیع شیر رایگان» که ۲۳ سال قبل استارت آن زده شد تا به امروز فرازو نشیبهای بسیاری را از حضور در دو وزارتخانه تا تامین نشدن اعتبار، توقف طرح و در نهایت گنجانده شدن در برنامه هفتم توسعه و اجرای دوباره طی کرده است.
به گزارش ایسنا، «طرح توزیع رایگان شیر» در مدارس نخستین بار به طور آزمایشی در سال ۱۳۷۹ یعنی ۲۳ سال قبل، از مدارس ابتدایی شهر تهران آغاز شد و تا سال ۱۳۸۵ توسط وزارت جهاد کشاورزی ادامه یافت، از آن سال به بعد به سازمان متولی یعنی وزارت آموزش و پرورش واگذار شد و تا سال ۱۳۹۵ این وزارتخانه توزیع شیر را برعهده داشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در سال تحصیلی ۱۳۹۵ تامین اعتبار شیر مدارس با مشکلاتی همراه شد به طوری که برنامه این وزارت خانه برای سال تحصیلی ۱۳۹۶ تمرکز بر روی مناطق کم برخوردار شد اما از سال تحصیلی ۹۶-۹۷ توزیع شیر به دلیل کمبود بودجه قطع شد.
در سال ۱۴۰۱ طرح باغ(بسته های غذایی) پا به میان گذاشت و تا پایان خرداد ماه به صورت آزمایشی و از مهر ۱۴۰۱ بهصورت رسمی در مدارس دوره ابتدایی و متوسطه اول و دوم با اولویت دانشآموزان دختر در مناطق روستایی، کم برخوردار و عشایری اجرا شد، اما دی ماه ۱۴۰۱ اعلام شد که اعتبارات لازم برای تحقق کامل طرح فراهم نشده و برخی استانها از اعتبارات خودشان به صورت حداقلی اینکار را انجام دادند.
اما در سال ۱۴۰۲ با دستور اکید رئیس جمهور و پیگیری معاون اول خیلی سریع اعتبارات طرح توزیع شیر تأمین شد به طوری که قرار شد در مدارس ابتدایی دولتی که حدود هشت میلیون دانش آموز هستند در هفته دو وعده شیر توزیع شود. پس از ابلاغ اعتبار بلافاصله دستورالعمل توزیع شیر به روز شد و سامانه توزیع شیر زیر سامانه آموزش و پرورش فعال و بخشنامه برای امضای قرارداد با شرکتهای تولید و توزیع شیر در سراسر کشور با امضای وزیر به ادارات کل استانها ارسال شد.
۲۶ مهر ۱۴۰۲ توزیع شیر برای دانش آموزان مدارس ابتدایی رسما آغاز شد و از این به بعد قرار شد تمامی دانش آموزان ابتدایی در سراسر کشور دو نوبت در هفته شیر دریافت کنند، حتی ۷ آبان ۱۴۰۲ نیز اعلام شد که بند الحاقی ماده ۷۱ لایحه برنامه هفتم توسعه؛ دولت را به اجرای طرح تغذیه با شیر رایگان در مدارس ابتدایی دولتی مکلف کرده است.
صحرایی وزیر آموزش و پرورش آذر سال گذشته در جلسه هیئت دولت اظهار کرده بود: این طرح در حال توزیع است اما هنوز در تمام کشور فراگیر نشده است اما ۱۳ آذر ۱۴۰۲ بنا بر اعلام مدیرکل دفتر توسعه عدالت آموزشی و آموزش عشایر وزارت آموزش و پرورش، دانش آموزان روستایی، عشایری و مرزی نیز در اولویت توزیع شیر رایگان مدارس قرار گرفتند.
۲۳ آذر ۱۴۰۲ سخنگوی وزارت آموزش و پرورش اعلام کرد توزیع شیر از مدارس استانهای محروم مانند خراسان جنوبی، خراسان شمالی، سیستان و بلوچستان، کرمان و گلستان شروع شده و در حال حاضر همه استانها قرارداد توزیع شیر را با شرکتهای تولیدی امضا کردند البته در همه استانها توزیع شیر اجرایی نشده است اما در حداقل ۲۰ استان از یک تا دو وعده در هفته شیر توزیع شده است و مابقی استانها که ۱۲ استان هستند قرارداد بسته شده اما توزیع شیر به تازگی آغاز شده است و علت تأخیر در توزیع کامل شیر محدودیت در شرکتهای تولیدکننده شیر و توزیع شیر بوده است.
این طرح اجرایی شد تا در نهایت اول فروردین ۱۴۰۳ فرهادی سخنگوی وزارت آموزش و پرورش اعلام کرد در سال ۱۴۰۲ توزیع شیر در مدارس بعد از ۱۰ سال انجام شد و در سال ۱۴۰۳ نیز این طرح حتما در مدارس ابتدایی ادامه خواهد داشت و اگر اعتبارات اجازه دهند آموزش و پرورش این آمادگی را دارد که این طرح را در مدارس راهنمایی نیز اجرایی کند.
وی ادامه داد: سال ۱۴۰۳ امیدواریم بتوانیم زیرساختها و قراردادهای طرح را به موقع در اول مهر آماده کنیم تا با آغاز سال تحصیلی دانش آموزان سهمیه خود را دریافت کنند.
حال باید دید کش و قوسهای طرح توزیع شیر که ۲۳ بهار را به چشم دیده امسال تا کجا اجرایی می شود.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: آموزش و پرورش توزیع شیر مدارس پليس راهور شهرداري تهران آموزش و پرورش فراجا وزارت آموزش و پرورش مدارس ابتدایی توزیع شیر دانش آموزان سال تحصیلی طرح توزیع استان ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۰۴۶۲۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سندروم استکهلم در مدارس ابتدایی/ فرزندتان را به ربات آزمون دهنده تبدیل نکنید!
عصر ایران؛ امید خزانی*- سندروم استکهلم پدیدهای روانی است که قربانی با آزارگر خود و یا گروگان با گروگانگیر حس همدلی و حتی وفاداری دارد! اما ارتباط این موضوع با مدارس ابتدایی و کودکان معصوم چیست؟
ما - والدین که فرزندانمان را مال خود و نه از خود میدانیم - با این فرشتگان معصوم کاری میکنیم که بیشباهت نیست به پدیده سندروم استکهلم و همدلی با گروگانگیران که برخی از مدارس ابتداییاند.
این تمثیل از آن روست که والدین با دستان خود فرزندان خود را به مدارسی میسپارند که با جان و جسم کودکانشان چون یک گروگان رفتار کنند و حتی در این روند نهایت همکاری را نشان میدهند و حتی خواستار فشاری بیشتر(شما بخوانید آزاری بیشتر) از جانب مدرسه متبوع میشوند.
قبلاً مطلبی با عنوان " آموزش فرزند یا فرزند کشی " در اینجا ( لینک) منتشر شد و مقایسه ای تطبیقی با کشورهای دنیا در روند آموزش ابتدایی آورذه شد که نشان می داد ساعات آموزش ابتدایی در ایران از متوسط آموزش دنیا ۳۰۰ الی ۴۰۰ ساعت بیشتر است و این با همکاری والدین صورت می پذیرد که به نظر نویسنده فاجعه بار است و در گذر زمان باعث فرسودگی کودکان در بستر آموزش میشود. اخیرا کودکی ۹ ساله از نزدیکان را دیدم که در اثر فشار بیش از حد درسی والدین تحصیلکرده اش و الزام آنها برای آمادگی آزمون دچار اسپاسم عضلانی شده بود و کودکی اش به تاراج رفته بود! چند نکته به اختصار در باب این پدیده عرض می کنم:
۱. اگر پدران سنت زده ما خطاب به معلمان می گفتند " گوشت فرزندم مال تو استخوان اش مال من " ؛ این روز ها خیلی از والدین مجوز شدیدتر از این برخوردها را به مدارس فرزندانشان می دهند اما نه در قالب تنبیه بدنی بلکه بسی فراتر؛ تلقین دایمی حس ناکافی بودن! دقت بفرمایید برای یک کودک ۷ تا ۱۰ ساله!
۲. بارها شاهد بوده ام که والدین از مدارس متبوع شان خواسته اند که فرزند ۹ ساله آنها را برای آزمون آماده کنند . آزمونهای بی پایانی چون مدارس تیزهوشان ؛ آزمون مدارس خاص( شما بخوانید مراکز گروگانگیری ویژه) و غیره.
اهداف دوره ی آموزشی ابتدایی کم و بیش در اکثر کشورهای پیشرفته و حتی با تعریف یونسکو بر ۳ مبنای زیر استوار است : یادگیری مبانی سواد و اعداد؛ یادگیری مهارت های اجتماعی و ایجاد شوق و علاقه برای یادگیری !! در کجای این هدف گذاری جهانی آماده سازی برای آزمون های خاص گنجانده شده است که شمای والدین روان کودک ۹ ساله تان را آزار می دهید و حتی بابت آن هزینه می پردازید؟ این اتحاد والدین و مدارس علیه یه کودک ۸-۹ ساله چه منطق و مبنایی جز کودک آزاری می تواند داشته باشد. البته همه کودکان در اثر فشارهای اینچنینی دچار اسپاسم عضلانی نمی شوند اما آثار ماندگار مخرب روحی بر وجودشان می نشیند! از دوره ابتدایی همان را انتظار باید داشت که عقلای جهان بر آن اجماع کرده اند!
۳. هر نوع آموزش با عنصر انضباط ( دیسیپلین) گره خورده است. گزاره های آموزش در فضای شاد و غیره لزوما در مقام عمل جوابگو نیستند. آموزش برای کودک دوره ابتدایی با محدودیت انضباط پذیری و زمان حداقلی سرو کار دارد. ظرفیت انضباط پذیری یک کودک دوره ابتدایی بسیار محدود و شکننده است. این محدودیت ها قابلیت توسعه دارند اما قطعا در افق ۱۲ ساله باعث فرسایش آموزشی خواهند شد!
۴. بقول فرنگی ها " شیطان در جزییات است " بسیاری از آزمون های متداول آموزشی از جمله achievement test , proficiency test و competency test و Aptitude test که نسخه بومی شده آنها در مدارس ما نیز استفاده می شود با ده ها متغیر و پارامترهای اجرایی و نیروهای مجرب آموزش دیده قابلیت اجرا و نتیجه درست دارند! با زیرساخت های موجود سخت افزاری و نیروی انسانی اشغال در اکثر مدارس ابتدایی نتایج درستی برای این آزمون ها متصور نیست!
۵. آموزش و در کل علوم انسانی بسیار ظریف و شکننده است و از قوانین پوزیتیویستی تبعیت نمی کنند. به این معنا که از درستی گزاره الف و گزاره ب لزوما درستی گزاره ج حاصل نمی شود. اگر موفقیت فرمول واحدی داشته باشد که ندارد آن فرمول در مورد فرزند شما با متغیرهای زیادی سروکار خواهد داشت و لزوما نتیجه نخواهد داد. آنچه که برای موفقیت در اکثر مدارس پایه و ابتدای ما ریل گذاری شده با نوعی آزار و خشونت پنهان گره خورده است و ره به ترکستان می برد ! جاده با کیفیت ؛ خودرو استاندارد ؛ راننده مجرب و ساعت رانندگی استاندارد سفر ایمن را به دنبال دارد !
۶. بارها شنیده ایم که برای ساختن یک کشور از مدارس ابتدایی شروع کنید و نیک می دانیم که کشورهای توسعه یافته ۱۰ درصد تولید ناخاص داخلی را صرف آموزش بویژه آموزش پایه می کنند و آموزش پایه درست از وظایف ذاتی دولت هاست ! بله همه اینها درست است اما عجالتا در فقدان این درایت ها از تبدیل فرزندتان به ربات آزمون دهنده بپرهیزید!
۷. به پشتوانه دو دهه تجربه در آموزش عرض می کنم اکثر برنامه هایی که در قالب فوق برنامه در مدارس غیردولتی ارایه می شود فاقد عمق لازم است و غالبا سطحی است. برای مثال ۳ سال زبان فوق برنامه مدارس تقریبا معادل ۸ ماه آموزش در موسسات معتبر زبان است!
پی نوشت: هر نوع آموزش در هر سطحی که در دوره کودکی ( زیر ۱۲ سال) متصور است قابلیت جبران در دوره نوجوانی را داراست اما و هزار اما که کودکی از دست رفته هرگز جبران پذیر نیست چه برسد به آزار و آسیب های روحی که عمری ممکن است گریبانگیر کودک شما باشد.
---------------------
*دکتریِ آموزش